به گزارش راهبرد معاصر؛ مناظره انتخاباتی در آمریکا از این رو برگزار می شود که برخی اقشار جامعه آمریکایی هنوز به نتیجه نرسیده اند که به کدام یک از کاندیداهای دو حزب مطرح آمریکا رای بدهند لذا فلسفه برگزاری مناظره در آمریکا شناخت هر چه بیشتر مردم از دو کانديداست.
در حقیقت آنچه در اولین مناظره بین آقای ترامپ و آقای جوبایدن صورت گرفت، شباهتی به مناظره با محتوای ارائه برنامه های آینده رئیس جمهور آمریکا نداشت. آنچه رخ داد، اهانت به یکدیگر و نشان دادن نقطه ضعف های دیگری بود تا آنکه مشخص شود برنامه های دو طرف در کجا با هم دارای تفاهم و تضاد است.
دو کاندیدای اصلی انتخابات آمریکا باید برای روشن کردن موضوعات مهم و محورهای کاری داخلی و خارجی در طی مناظره اعلام برنامه می کردند، اما عدم توجه به این موضوع باعث شد قشر بلاتکلیف جامعه آمریکا همچنان در یک مسیر تاریک قرار داشته باشند و همچنان در انتخاب رئیس جمهور آینده خود مبهوت و بلا تکلیف بمانند.
آنچه بین دو کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا گذشت باعث شد تا بخشی از مردم آمریکا نسبت به انتخاب خود دچار تردید بیشتری شوند، چرا که دو کاندیدا به جای ارائه برنامه، مدام یکدیگر را مورد نقد و توهین قرار دادند.
در حقیقت آنچه در اولین مناظره کاندیداهای آمریکا گذشت، فقط به درد طرفداران پر و پا قرصی میخورد که دوست دارند کاندیدای مورد نظر آنها به طرف دیگر اهانت کند و دستش بالاتر از دیگری مطرح شود. لذا قشری که بین انتخاب آقای ترامپ یا آقای جوبایدن مانده همچنان بلاتکلیف است و میخواهد از درون این مناظرهها به درستی انتخاب کند که به کدام یک از کاندیدا رای دهد، ضمن اینکه در جستجوی آنند تا بدانند کدام کاندیدا، در پی تحقق بخش بیشتری از خواستههای آنها گام خواهد برداشت. لذا می توان گفت اولین مناظره کاندیدهای ریاست جمهوری آمریکا هیچ شباهتی با مناظرات واقعی نداشت.
از سوی دیگر از زمان نزدیک شدن به انتخابات آمریکا، در محافل نخبگی، رسانه ها و سیاسیون ایران موضوع انتخاب آقای ترامپ یا آقای جوبایدن تبدیل به یک دغدغه جدی شده است. هر چند انتخابات در آمریکا به دلیل قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی این کشور برای همه دنیا مهم است، اما ما بیش از حد به این انتخابات بها داده ایم، لذا ما نباید بیش از حد در دو قطبی سازی ترامپ یا بایدن گیر کنیم . انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مهم است اما نه اینکه همه برنامههای خود را معطل این موضوع کنیم. به هر حال ترامپ در موضوع برجام به شدت با ما بد برخورد کرد، چرا که ایران در اتخاذ استراتژی برجام به دنبال همکاری با جامعه بین المللی بود اما ترامپ با خروج از برجام و اعمال تحریم ها تلاش کرد تا در ایران چالش های اقتصادی زیادی را بر ایران تحمیل کند. روی کار آمدن بایدن به دلیل آن که دموکرات ها بانی برجام به شمار می روند، احتمالا به بازگشت آمریکا به برجام منتهی خواهد شد. از این رو ما باید تصمیم استراتژیک بگیریم که آیا واقعاً مایل به حل مسائل و مشکلات خود با آمریکا هستیم یا نه؟ یا میخواهیم نمدمال و استخوان لای زخم به سمت جلو حرکت کنیم؟ اگر جمهوری اسلامی ایران به دنبال حل مشکلاتی است که ترامپ ایجاد کرده است، با آقای بایدن بهتر میتواند چانه زنی کند، چرا که آقای ترامپ با راهبردی که اتخاذ کرده نتوانست علیه ما یارگیری کند، لذا در خروج از برجام منزوی ماند. اگر آقای جوبایدن به دنبال بازگشت به برجام است، باید تمام و کمال به برجام برگردد در آن صورت ما نمیتوانیم با روشهای نمدمال یا استخوان لای زخم همچنان بین زمین و آسمان باشیم. قطعا ما باید یک تصمیم درست اتخاذ کنیم که آیا بازگشت دموکرات ها به برجام را می پذیریم؟
در مقطع کنونی، ایران و آمریکا، هر یک دغدغههای خاص خود را دارند، اما مهمترین مشکل ما با آمریکا علاوه بر مشکل بی اعتمادی و دخالت های آمریکا در ایران و نقش مخرب منطقه ای، مساله برجام است که ظلم بزرگی در حق ملت ایران است. از این جهت باید تکلیف خود را مشخص کنیم که آیا به دنبال بازگشت به برجام برای ارتباط درازمدت با آمریکا هستیم یا فقط می خواهیم از این دوران به آن دوران یا به عبارتی از این ستون به آن ستون فرج است حرکت کنیم، اگر با این استراتژی جلو برویم، جواب در خور تاملی خواهیم گرفت، لذا در این صورت است که درباره برجام تکلیف ما با آمریکا روشن می شود.